ماه دسامبر در آرامش کامل گذشت. به نظرم کار بسیار خوبی کردیم که نیمه اول ماه سفر کردیم چون نیمه دوم اغلب همکاران رفتند تعطیلات و کمپانی به شکل نیمه تعطیل درامد و این یعنی خود آرامش. در ده روز آخر سال تونستیم کمی آپارتمانمون رو مرتب کنیم و دور ریختنیها رو دور بریزیم، دو موزه که مدتها تو لیستمون بودند رو ببینیم، سریال تماشا کنیم، کمی ورزش کنیم و زمانی رو هم با دوستانمون بگذرونیم.
دیشب وقتی کیفم رو مراتب میکردم و کارتهام رو به کیف پول جدیدی که دیروز با تخفیف خیلی خوب خریده بودم منتقل میکردم به سالی که گذشت فکر میکردم و سعی میکردم اتفاقات مثبت سال ۲۰۱۵ رو جلوی چشمهام بیارم:
امیدوارم سال میلادی پیش رو هم سال خوبی باشه و از همه مهمتر صلح و دوستی به خاور میانه برگرده.
در یک سالی که من و مهربان همسر در تهران "باهم" زندگی کردیم پروسه رسیدن از منزل به محل کار برای من خیلی طولانی و خسته کننده بود: ترافیک سنگین و آلودگی هوا -که میدونم الان خیلی هم بیشتر شده- امانم رو میبرید. از محله مون بیزار بودم و این همه چیز رو سخت تر میکرد. وقتی آمدیم دلفت دو سال اول تو محوطه دانشگاه یه آپارتمان خیلی کوچک داشتیم و برای من فاصله هفت دقیقه ای خانه تا آزمایشگاه مثل راه رفتن در بهشت بود: رهیده از ترافیک تهران!
در سه سال گذشته از خانه تا مرکز تحقیقات یونیلیور که بیست کیلومتر بیشتر نیست رو اغلب با ترافیک پیمودم. از دو روز پیش قسمتی از بزرگراه "آ ۴" بعد از ۶۲ سال پر فراز و نشیب باز شده و من میتونم کمی با آرامش رانندگی کنم و به محل کارم برسم حتی اگه پیمودن این راه موقتی باشه.
پی نوشت: امروز تو اخبار میخوندم که ترافیک امسال ۲۵ درصد افزایش داشته!