گل کو

گل کو می آید /گل کو می آید خنده به لب. / من ندارم سر یاس،/ زیر بی حوصلگی های شب، از دورادور/ ضرب آهسته پاهای کسی می آید.

گل کو

گل کو می آید /گل کو می آید خنده به لب. / من ندارم سر یاس،/ زیر بی حوصلگی های شب، از دورادور/ ضرب آهسته پاهای کسی می آید.

روزهای کووید:قسمت سی و دوم

هفته گذشته مثل برق و باد گذشت. دورکاری هم به نوعی بلای جان ما شده. نشستن طولانی پشت میز و‌ مونیتور اصلا راحت نیست. اواسط پندمیک سعی کردیم آفیس هامون رو تا حدی مجهز کنیم: همسر مونیتورش رو همون روزهای اول دورکاری از محل کارش آورد خونه، منهم‌ کیبورد و مونیتورم رو آوردم. بعد از مدتی چون گهگاهی می رفتم آفیس ، مونیتورم رو برگردوندم و برای خونه یه مونیتور نسبتا خوب خریدم. این هفته به توصیه لیدرم برای خودم یه توپ بزرگ پیلاتس خریدم که گاهی روش بنشینم و کار کنم ( امیدوارم بشه!) قرار هم گذاشتیم بعضی از جلساتم رو در صورت امکان در حال پیاده روی انجام بدم. این دومی خیلی سخت به نظر میرسه چون اغلب مواقع من باید یا مطلبی  رو تایپ کنم یا به اشتراک بگذارم و یا باهم همفکری کنیم  خلاصه که آسون به نظر نمیاد.



نظرات 1 + ارسال نظر
taraaaneh یکشنبه 4 آبان 1399 ساعت 23:10 http://taraaaneh.blogsky.com

میفهمم چی میگی. همه باکسانی که ناچار شدن از خونه کار کنن با مشکل میز و صندلی و کامپیتور مناسب مواجهن. من که برای لپتاپم اول کی بورد و پایه خریدم بعد دیدم با اون کیبورده راحت نیستم. فقط وقتی میتنیگی چیز ی هست میگذارمش روی پایه.
میز تحریر وصندلی هم ناچار شدم بخرم.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد