گل کو

گل کو می آید /گل کو می آید خنده به لب. / من ندارم سر یاس،/ زیر بی حوصلگی های شب، از دورادور/ ضرب آهسته پاهای کسی می آید.

گل کو

گل کو می آید /گل کو می آید خنده به لب. / من ندارم سر یاس،/ زیر بی حوصلگی های شب، از دورادور/ ضرب آهسته پاهای کسی می آید.

روزهای کووید:قسمت سی و دوم

هفته گذشته مثل برق و باد گذشت. دورکاری هم به نوعی بلای جان ما شده. نشستن طولانی پشت میز و‌ مونیتور اصلا راحت نیست. اواسط پندمیک سعی کردیم آفیس هامون رو تا حدی مجهز کنیم: همسر مونیتورش رو همون روزهای اول دورکاری از محل کارش آورد خونه، منهم‌ کیبورد و مونیتورم رو آوردم. بعد از مدتی چون گهگاهی می رفتم آفیس ، مونیتورم رو برگردوندم و برای خونه یه مونیتور نسبتا خوب خریدم. این هفته به توصیه لیدرم برای خودم یه توپ بزرگ پیلاتس خریدم که گاهی روش بنشینم و کار کنم ( امیدوارم بشه!) قرار هم گذاشتیم بعضی از جلساتم رو در صورت امکان در حال پیاده روی انجام بدم. این دومی خیلی سخت به نظر میرسه چون اغلب مواقع من باید یا مطلبی  رو تایپ کنم یا به اشتراک بگذارم و یا باهم همفکری کنیم  خلاصه که آسون به نظر نمیاد.