به روزهای آخر ماه نوامبر رسیده ایم و تا چشم بهم بزنیم سال ۲۰۲۰ به پایان میرسه. مشغول بستن پروژه ها هستیم که داستان خودش رو داره به خصوص پروژه های کپیتال و دردسرهای پرداخت های مالی و سبز شدن چراغ ها. یکی از پروژه هامون که خیلی براش زحمت کشیدم هفته پیش یه جایزه مهم برد و همه مون رو خوشحال کرد. ازم خواسته بودند که برای نشریه داخلی یه مطلب کوتاه بنویسم منم نوشتم و عکس تکنسینی که باهام کار کرده رو ضمیمه کردم و امروز فرستادم بره برای چاپ. آدم مودب و زحمت کشیه و حد و حدود خودشو میدونه، باید ازش تجلیل میشد که لااقل بعضی ها یاد بگیرند.
نشستن مداوم برام سخت شده منتها چاره ای ندارم و باید یه سری کارها رو قبل از مرخصی زایمانم تموم کنم. خوبی از خونه کار کردن اینه که می تونم هر از گاهی روی کاناپه دراز بکشم و بدیش اینه که تحرکم کم شده.
اتاق پسرم آماده شده و خودمون هر روز میریم توش سرک می کشیم و کیف می کنیم. منتظر بسته مامانی هستم که برسه و از نزدیک ببینم چه چیزهای خوشگلی برامون تدارک دیده. بی صبرانه هم منتظر آلبالوخشکه هایی هستم که با دستهای مهربونش برام خشک و بسته بندی کرده .
شبها با همسر فیلم یا سریال می بینیم . هفته پیش مینی سریال گ/ا/م/ب/ی و/ز/ی/ر رو دیدیم و هر دو خیلی دوست داشتیم. همسوژه خیلی خوب هم بازی ها وتصویر برداری.
مبارک باشه اتاق پسر کوچولو
خیلی ممنونم