گل کو

گل کو می آید /گل کو می آید خنده به لب. / من ندارم سر یاس،/ زیر بی حوصلگی های شب، از دورادور/ ضرب آهسته پاهای کسی می آید.

گل کو

گل کو می آید /گل کو می آید خنده به لب. / من ندارم سر یاس،/ زیر بی حوصلگی های شب، از دورادور/ ضرب آهسته پاهای کسی می آید.

روزهای کووید ۱۹: قسمت بیست و چهارم

هفته ای که گذشت تابستون داشتیم یه تابستون گرم و مرطوب. بعضی روزها بعد از کار رفتیم قدم زدیم و بستنی خوردیم بعضی روزها توی خونه ولو شدیم. چیزی که این روزها ناراحتم می کنه اینه که میرم بیرون و می بینم که مردم نسبت به طبیعت و کوچه و خیابان بی اهمیت شدن و همه جا زباله می ریزن. شاید هم این شهرستان جدید اون قدرها تمیز نیست نمی دونم ولی این روزها بیشتر به نظرم میاد.

دیروز بعد از چندین و چند ماه رفتیم مهمونی و معاشرت کردیم. یادش بخیر زندگی قبل از کووید شیرین تر بود و میشد راحت یه دوست رو در آغوش کشید و فکر کنم قدرش رو ندونستیم. 

از هفته دیگه تعداد بیشتری از همکارها میرن سرکار.من همچنان هفته ای یک روز میرم. باید کماکان خیلی مراقب باشیم. این ویروس شوخی بردار نیست.
نظرات 1 + ارسال نظر
الهه سه‌شنبه 10 تیر 1399 ساعت 09:30

چند وقت بود نخونده بودمت. چرا اینقدر وقت کم میاریم. دلم برات تنگ شده. کی میاین پیش ما؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد