گل کو

گل کو می آید /گل کو می آید خنده به لب. / من ندارم سر یاس،/ زیر بی حوصلگی های شب، از دورادور/ ضرب آهسته پاهای کسی می آید.

گل کو

گل کو می آید /گل کو می آید خنده به لب. / من ندارم سر یاس،/ زیر بی حوصلگی های شب، از دورادور/ ضرب آهسته پاهای کسی می آید.

روزهای کووید ۱۹: قسمت بیست و دوم

هوا از دیروز گرم شده. اینجا خیلی بابه که بگن: تابستون کی بود؟ دوشنبه پیش؟ از بس که هوا سرد و گرم میشه و ناپایداره. زندگی تو این منطقه از کره خاکی بهم یاد داده که قدر هر لحظه [ هوای خوب] رو بدونم. مثلا امروز که پنج شنبه و از قضا تعطیل رسمیه فوری میز و صندلی حیاط رو تمیز کردم و اول خودم یه قهوه فرد اعلا تو حیاط نوشیدم ظهر هم بساط نهار رو تو حیاط علم کردم. دیروز هم بعد کار با همسر رفتیم ۷ کیلومتر پیاده روی تو جنگل و وسط راه نفری یه ظرف سیب زمینی سرخ کرده خریدیم و خوردیم. امسال بهار بارندگی خیلی کم بوده و کم کم چمنها دارن خشک می شن. امروز صبح که از خواب پاشدم از پنجره نگاهی به حیاط انداختم و دیدم بوته گل رز زردم بالاخره گل داده. وای که آدم به این امیدهای کوچک زنده است.

 دیروز صبح رفتم سر کار و تا ظهر اونجا بودم. از هفته پیش یه نصف روز در هفته میرم آفیس و تنوع خوبیه   سه شنبه با مدیرم جلسه داشتم و به نظر خوشحال نبود که قراره ایالتشون شروع به باز شدن کنه چون آمار کرونا همچنان اونجا داره میره بالا. این حس عدم اطمینان و غیر پایداری همه رو اذیت کرده. 

هنوز خبری از واکسن نیست و به نظر میاد که کمپانی های دارو سازی همچنان در تکاپو هستند.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد