گل کو

گل کو می آید /گل کو می آید خنده به لب. / من ندارم سر یاس،/ زیر بی حوصلگی های شب، از دورادور/ ضرب آهسته پاهای کسی می آید.

گل کو

گل کو می آید /گل کو می آید خنده به لب. / من ندارم سر یاس،/ زیر بی حوصلگی های شب، از دورادور/ ضرب آهسته پاهای کسی می آید.

Thea

اینجا تو شهرستان خوس همسایه مهربونی دارم که هوای منو از روز اول داشتند. اولین جمعه بعد ازسفرم بعد از کار رفتم سری بهشون زدم . حسابی سرشون با نوه ۴ ساله شون گرم بود.صدای خنده نوه و مادر بزرگ و پدربزرگ بلند بود و من رو هم به سر ذوق آوردند. روز سه شنبه بعدش سرکار بودم که جک (آقای همسایه ) بهم مسیج زد که خانمش سکته کرده و بیمارستانه. ظاهرا دوشنبه شب اول ابراز خستگی مفرط می کنه و بعد هم میگه که نمی تونه دست و پای راستش رو تکون بده. آمبولانس میاد و می برنش بیمارستان. برام نحوه رسیدگی بهش جالب بود: فردا صبح بستری شدنش شروع می کنند به فیزیوتراپی ! و کمکش می کنن که راه بره و ۵ شنبه مرخصش می کنند، الان تیا برگشته خونه. به سختی راه میره اونهم با کمک واکر ولی سرپاست. براش حرف زدن سخته و شکه ست کمی،  ولی مهم اینه که نجاتش دادند، 

کاش کمی حرف گوش کنه و با این حال سیگار نکشه!!!!!!!!

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد