چند وقته ذهنم خیلی به یکی از اختلافات جامعه هلند و انگلیس مشغول شده. ماجرا از این قراره که دوست دارم کارم رو عوض کنم. حدود ۵ سال و نیمه که برای واحد تحقیقات یه کمپانی کار میکنم و الان بهتر میدونم که چی میخوام و چون همسر نتونست بیاد انگلیس من دلم میخواد برگردم هلند.
از این که من چی میخوام و چه کاری رو دوست دارم بگذریم اما کار عوض کردن در انگلیس خیلی عادیه: شما به هر دلیلی دوست داری محل کارت رو عوض کنی! برای یه ارگان دیگه درخواست کار میدی یا اونها از راههای مختلف پیدات میکنن، باهم صحبت میکنین، مصاحبه میشین و خیلی شیرین میری سر یه کار جدید. نمیتونم بگم از وقتی که اومدم اینجا چند تا شیرینی، ناهار و شام خداحافظی خوردم و یا چند تا همکار جدید بهم معرفی شده! تعدادش زیاد بوده. اولین زنگی که برای پیشنهاد همکاری بهم زدن وقتی بود که فقط ۱ ماه از ورودم به انگلیس میگذشت ؛ نمیخوام بگم حتما به انجام میرسید و زندگی شغلی من دگرگون میشد ولی خیلی برام اصل این تماس جالب بود: تماس تلفنی جدی نه صرفا جهت ثبت در پایگاه داده ها!
حالا سناریو هلند: اولا که معمولا کسی که یک جا کار میکنه حالا حالاها از جاش تکون نمیخوره، دوما وقتی درخواست کار میدی براشون خیلی عجیب و دور از تصوره که تو میخوای کارت رو عوض کنی. سوما کار عوض کردن به نظر شکست میاد! چهارماً اغلب تبلیغات کاری برای جذب نیروی با تجربه یک جور سیاه نمائی برای درست و تمیز جلوه دادن پروسه ارتقا پرسنل داخلی به نظر میاد. با مورد آخر به شخصه ۴ بار مواجه شدم. اینطور که شما درخواست میدین، دعوت به مصاحبه میشین، دو تا سه مرحله مصاحبه رو طی میکنین و بعد به شما میگن ما تصمیم گرفتیم پوزیشن رو بدیم به پرسنل خودمون!
به نظر من این برداشتهای من از جامعه هلند در ذهنیت بسته و محافظه کار مردم هلند ریشه داره.
اینجا یکی دو بار به من گوشزد کردن که تو ریسک نمیکنی. به عقب که نگاه میکنم میبینم من ریسکهای خیلی زیادی در زندگیم انجام دادم ولی ۷ سال زندگی در هلند حتما تاثیرات خودش رو داشته. به شدت دارم رو خودم کار میکنم که پس نکشم و از رو نرم. دوست ندارم آرزوهایی که همیشه داشتم به فراموشی سپرده بشه. این روزها در حال پس گرفتن روحیه جنگندهام هستم، شما چطور؟
مقایسه جالبی بود. پس هلند از این جهت کمی شبیه ایران هست. اما در ایران انتخاب شغل چندان از روی علاقه ... نیست و مجبور هستند هر جایی که شد استخدام شوند و عواقب این کار هم که مشخصه! متاسفانه مبارزه برای ارزوها و روحیه جنگنده اینجا باعث نابودی شخص میشه ( مثل سواره نظامی که به جنگ یک لشکر مجهز بره) البته نه همیشه ( نمی خوام خیلی منفی باشم)