گل کو

گل کو می آید /گل کو می آید خنده به لب. / من ندارم سر یاس،/ زیر بی حوصلگی های شب، از دورادور/ ضرب آهسته پاهای کسی می آید.

گل کو

گل کو می آید /گل کو می آید خنده به لب. / من ندارم سر یاس،/ زیر بی حوصلگی های شب، از دورادور/ ضرب آهسته پاهای کسی می آید.

زلزله‌


هفته پیش هفته عجیب و غریبی بود. روز چهارشنبه یک ایمیل گرفتیم مبنی بر اینکه پنجشنبه یک اتفاقاتی خواهد افتاد، جهت اطلاع ساعت ۱۰ صبح در سالن اجتماعات باشین. این ایمیل را اول همکاران هلند گرفتند و یک ساعت بعد ما. احساس عجیبی‌ بود. ایمیل آنها امضا شخص شخیص چف آر اند دی آفیسر را داشت و مال ما نه! این خودش حکایت از وقوع یک زلزله‌ داشت.

تا ساعت ۱۰ بشود قلب من یکی‌ آماده بود توی حلقم. ساعت ۹:۳۰ رفتم نشستم کنار رئیسم که پشت میزش مشغول بود. گفتم دارم از استرس می‌میرم یک اتفاق بدی برای فلاردینگن در جریان است، میشد فهمید که چیزهای بیشتری میداند.. حتی " وی پی‌" و مدیر ما هم رفته بودند هلند. 

زلزله‌ خیلی‌ بدی آمد. در سایت فلاردینگن و ۳ تا مرکز دیگه در ایتالیا، آلمان و لهستان بسته میشود. البته که یک مرکز تحقیقات غذایی در واخنینگن ساخته میشود اما در کّل حس خیلی‌ خیلی‌ بدی بود.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد