گل کو

گل کو می آید /گل کو می آید خنده به لب. / من ندارم سر یاس،/ زیر بی حوصلگی های شب، از دورادور/ ضرب آهسته پاهای کسی می آید.

گل کو

گل کو می آید /گل کو می آید خنده به لب. / من ندارم سر یاس،/ زیر بی حوصلگی های شب، از دورادور/ ضرب آهسته پاهای کسی می آید.

سفر به کشور ساحلی

هر باری که به سفر میری به دانشت در مورد دنیا و مردمانش افزوده میشه. مردم جدیدی رو ملاقات می کنی ، با طبیعت متفاوتی آشنا میشی و گاهی کلمات تازه ای به گنجینه لغاتت اضافه میشه. این سفر دومین سفر ما به امریکای لاتین بود. مختصر زبان اسپانیایی که یادگرفته بودم خیلی بهم چسبید و بهم کمک کرد که کمی آدمهای دور و برم رو بفهمم. هوای گرم و ساحل زیبای دریای کاراییب بهانه ای شد که از استرس کار دربیایم و چند روزی به دور از اینترنت  سرمون به کتاب و موسیقی و ورزش گرم بشه.
مهمانان هتلی که درش اقامت داشتیم  به نظر من مثل خود ما از طبقه متوسط جامعه بودند و اغلب اهل امریکای جنوبی. با خیلی از اونها در حد چند جمله اسپانیایی می تونستیم صحبت بکنیم و با این وجود با گرمی با ما برخورد می کردند و خبری از اصلاح لهجه و یا دستور زبان -که ما علی رغم سطح بهتر زبان هلندیمون تقریبا هر روز باهاش مواجهیم- نبود. رقابت مردم شیلی و برزیل که ظاهرا از فوتبال شروع شده و به سطوح دیگر زندگی جمعی کشیده شده بود نکته جالب دیگری بود که خیلی خیلی توجه ما رو به خودش جلب کرده بود، تا حدی که من الان قادرم همراه مردم شیلی تیمشون رو با یکی از شعارهای ریتمیکشون تشویق کنم!!! ترکیب چهره شیلیایی ها و پوستهای گندمگونشون رو  رو دوست داشتم...

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد