گل کو

گل کو می آید /گل کو می آید خنده به لب. / من ندارم سر یاس،/ زیر بی حوصلگی های شب، از دورادور/ ضرب آهسته پاهای کسی می آید.

گل کو

گل کو می آید /گل کو می آید خنده به لب. / من ندارم سر یاس،/ زیر بی حوصلگی های شب، از دورادور/ ضرب آهسته پاهای کسی می آید.

عیدی طبیعت

سیل بی سابقه چهره عید ۹۸ رو دگرگون‌کرده. قرار بود حداقل در این چند هفته عید مردم دور از ترافیک و شلوغی و مسائل روزمره کمی آرامش داشته باشند که اونهم جاش رو داد به وحشت و اضطراب  و غصه ):

هوا

مامانم هر سال مرداد که از گرمای هوا عاجز میشه میگه: هیچ سالی مثل امسال گرم نبوده! حالا این وضعیت هرسال ماست در ماه ژوئن: هیچ سالی هوا به بدی و سردی و دلگیری امسال نبود!

به استقبال بهار

بهار کم کم داره از راه میرسه. البته اینجا هوا هنوز سرده اما گاهی‌ شکوفه یا گلی‌ رو میبینی‌ که بهت لبخند میزنه و نوید بهار میده. این هفته، هفته دومیه که من از اتوبوس استفاده می‌کنم و صبح‌ها برای رسیدن به محل کارم از ایستگاه اتوبوس حدود ۱۰ تا ۱۵ دقیقه پیاده روی دارم. مسیر پیاده روی من به قدری زیباست که گاهی‌ فکر می‌کنم این طبیعت دلگرمی‌ من برای بیدار شدن از خواب و اومدن به سر کاره. انگلستان مثل هلند پست نیست و تپه زیاد داره که باعث می‌شه زیبایی طبیعت رو دوچندان کنه وگرنه که هلند هم مثل اینجا سر سبزه‌ و البته تمیزتر!
باید هر جور شده به استقبال بهار رفت

روز زیبا

روز روز سختی‌ بود: خورشید خسته بود و قصد تابیدن نداشت و باد هم ولن کن ماجرا نبود. امروز اما روز بهتر و زیبا تریست. خدایا سپاس!

به استقبال زمستان

پاییز زیبای ما تمام شد. سه چهار روز باد و باران کافی‌ بود تا تمام برگ‌های طلائی از سر شاخه‌ها بریزند و درختها لخت و عریان بشوند. جالب اینجا بود که میانگین دمای‌ شهر ما ازدمای‌ تهران در تمام این هفته بالاتر بود. از هفتهٔ بعد به استقبال سرما می‌رویم:

سرت گرم و دلت خوش باد

سلامم را تو پاسخ گوی، در بگشای