گل کو

گل کو می آید /گل کو می آید خنده به لب. / من ندارم سر یاس،/ زیر بی حوصلگی های شب، از دورادور/ ضرب آهسته پاهای کسی می آید.

گل کو

گل کو می آید /گل کو می آید خنده به لب. / من ندارم سر یاس،/ زیر بی حوصلگی های شب، از دورادور/ ضرب آهسته پاهای کسی می آید.

روزهای کووید ۱۹:قسمت هشتم

بهار و نوروز ۱۳۹۹ هم از راه رسید. هوای این روزها خیلی خوبه ! درسته که گرم نیست اما آفتابی و دلنشینه. امسال بهترین عیدی همه زندگیمو گرفتم: دختر نازنین برادرم بدنیا اومد و شد متولد ۱-۱-۱۳۹۹.   همه به خصوص مامانم خیلی خوشحال هستیم و برای چند ساعتی حواسمون  از اخبار مرگ و میر کرونا پرت شد. 

این بیماری مرگبار تمام ابعاد زندگی ما رو تحت تاثیر قرار داده. عید هم حال و هوای هر ساله اش رو نداره. چند روزه که تک و توک سرفه می کنم و با هر سرفه می گم نکنه این کرونا باشه؟! از ته مونده های چهارتخمی که چند سال پیش از ایران آوردم برای خودم دم میکنم و می خورم. به نظرم بهتر شدم پس فکر می کنم که کرونا نیست چون با این چیزها خوب نمیشه.

دیروز تو خبرها خوندم که تعدادی از مریض های کرونایی استان ما رو به بیمارستانی در شمال هلند منتقل می کنند. آمبولانس  اتوبوسی مخصوص این کار رو نشون میداد که به نظرم خیلی ‌جالب و مجهز اومد. چند شب پیش راس ساعت ۸ مردم هلند از پنجره خونه هاشون برای کادر درمان کف زدند. فشار زیادی این روزها رو شونه هاشونه .


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد