گل کو

گل کو می آید /گل کو می آید خنده به لب. / من ندارم سر یاس،/ زیر بی حوصلگی های شب، از دورادور/ ضرب آهسته پاهای کسی می آید.

گل کو

گل کو می آید /گل کو می آید خنده به لب. / من ندارم سر یاس،/ زیر بی حوصلگی های شب، از دورادور/ ضرب آهسته پاهای کسی می آید.

روزهای کووید ۱۹: قسمت سی و یکم

چند روزی هست که دولت دوباره دستور خانه نشینی داده که فعلا به صورت ''جزئی'' است و اهم آن عبارت است از:‌  تمام رستوران ها و کافه ها بسته  و دورکاری تا حد امکان. مسافرت ها هم به صورت خیلی خیلی محدود قابل انجام هستند حتی هلندی ها از رفتن به بلژیک منع شده اند. هنوز ماسک اجباری نیست اما تازگی خیلی ها استفاده می کنند و من خیلی خوشحالم که خیلی ها متوجه اهمیت ماسک شده اند. تا چند وقت پیش من تنها مشتری سوپرمارکت بودم که ماسک می زدم! امیدوارم بعد از کرونا دست شستن هم در این مملکت نهادینه بشه.

دیروز خانواده سلطنتی رو که برای گذران تعطیلات پاییزه راهی یونان شده بودند  به محض رسیدن به یونان به هلند برگردوندند. من واقعا نمی فهمم چرا فکر کرده بودند خانه نشینی برای مردمه و اونها تافته جدا بافته هستند اونهم در حالی که هزینه زندگیشون از مالیات مردمه؟! واقعا دست وزرا و نماینده های مجلس درد نکنه که سریع واکنش نشون دادند.

امروز برای پیاده روی رفته بودم و از جلوی زمین بازی بزرگی که نزدیک خونه است رد شدم و دوباره مثل شش ماه پیش دیدم گرد مرده همه جا پاشیده اند. با توجه به این که به فصل سرما و تاریکی وارد شدیم تحمل قرنطینه و خانه نشینی سخت تر از ماه مارچه.
دلم برای رفت و آمد آزاد و زندگی اجتماعی، سفر، کلاس ورزش و سینما و کنسرت رفتن تنگ شده. سعیم رو می کنم که در هفته چند بار پیاده روی برم و اگه هوا خوب نیست جلوی تلویزیون نرمش و یوگا کنم. برای رفع استرس هم بافتنی می بافم. دو هفته پیش از روی یوتیوب قلاب بافی تمرین می کردم و بالاخره منطقش رو یاد گرفتم

با همسر در اوقات فراقت به امورات خونه می رسیم. بیشتر دیوارهایی که می خواستیم رنگ شده و چند شیشه ترشی درست کرده ایم اما برنامه اصلی رو موکول کردیم به هفته آینده که تمام دبه ها و شیشه ها رو پر کنیم. هفته پیش پاتکی زدم به شیشه ترشی گوجه سبزی که در ایام عید درست کرده بودم اما نرسیده بود. تا جایی که یادم میاد ترشی گوجه سبزی که با مامان می انداختیم زودتر آماده میشد شاید هم من اشتباه می کنم و تاریخ و ایام از یادم رفته


روزهای کووید ۱۹: قسمت سی ام

مطابق پیش بینی های وزارت بهداشت این هفته تعداد مبتلایان به بالای چهار هزارنفر در روز رسیده و از ما خواستن که اگه ضروری نیست آفیس نریم. من هم گفتم در دو هفته پیش رو از خونه کار می کنم.

هفته گذشته تغییر و تحولات زیادی در کمپانی ما به جریان افتاده و سر خیلی ها رو گرم کرده. بزرگترین تغییر مربوط به برچیده شدن واحد تحقیقات سوئیسمون میشه. حدود نود نفر از همکارانم در اون دفتر یا باید از کمپانی برن یا به کشورهای دیگه منتقل بشن. این یعنی از دست رفتن سالهای بسیار زیادی دانش فنی!

واحدی که من درش کار می کنم در وسط دومین واحد تولیدی از نظر ظرفیت تولید قرار داره و همین نکته تا حدودی نجات دهنده است. البته یکی از واحدهای تولید این سایت رو خواهند بست.

خلاصه کلام اینکه به بهانه کووید خیلی از کمپانی ها دست به تغییرات زدند.

هوا هم به شدت ابری و بارونیه و ما اغلب توی خونه هستیم.

روزهای کووید ۱۹: قسمت بیست و نهم

علی رغم روزگار کووید و رکود اقتصادی به فشار کارم مرتب افزوده میشه. هفته پیش به یه کار نه گفتم و به لیدرم گفتم بفرست برای کس دیگه. خدا رو شکر کارم رو خیلی دوست دارم اما ''نه گفتن'' رو هم توی برنامه ام دارم.

آمار مریض ها بازهم بالا رفته و ما رسما در فاز دوم هستیم. این بار دیگه جنوب هلند آمارش بالا نیست و شهرهای دانشجویی مثل دلفت  با این ویروس دست و پنجه نرم می کنند. امروز با عمه ام که ایران زندگی می کنه تلفنی صحبت می کردم و بحث سر این بود که واقعا مریضی های مهلکتری در دنیا وجود دارند اما الان تمام توجه ما به بیماری کویده. بهش گفتم خدا کنه عادتهای خوبی بعد ازین در مردم ایجاد بشه مثلا مردم هلند یادبگیرند که بعد از توالت رفتن دستهاشونو بشورند! عمه می گفت لابد فکر می کنند چون از دستمال برای تمیز کردن خودشون استفاده می کنند نیازی به شستن دست نیست ولی سخت در اشتباهند. 



روزهای کووید ۱۹: قسمت بیست و هشتم

تفاوت در تصمیمات کشورهای مختلف برای مقابله با ویروس کووید -۱۹ خیلی متفاوته مثلا در هلند پوشیدن ماسک اجباری نیست و منی که در مکانهای بسته ماسک استفاده می کنم رو با تعجب نگاه می کنند، اما در اسپانیا، بلژیک ، آلمان و اتریش و خیلی کشورهای دیگه استفاده از ماسک حداقل در فضای بسته اجباریه. 
با توجه به اونچه که در سفرمون دیدم نمی دونم باید بگم که این تمهیدات خیلی نتیجه بخشه یا نه؟ خیلی وقتها مردم رو می دیدی که یه ماسک مچاله رو از جیبشون در میارن و هنگام ورود به مکان بسته استفاده می کنند. چند بار هم دیدم که یه ماسک از آینه داخلی یه ماشین آویزونه تا راننده جلوی چشمش داشته باشه و هنگام مثلا ورود به ساختمان پمپ بنزین برای پرداخت پول استفاده کنه!!! جالب بود اگه میشد اون ماسکها رو آزمایش کرد و دید چقدر ویروس و میکروب روشون جمع شده!

روزهای کووید ۱۹: قسمت بیست و هفتم

آخرین باری که تلاش کردم اینجا رو به روز کنم موفق به باز کردن وبسایت نشدم.


امروز روز آخر از تعطیلات دو هفته ای تابستونیمونه. ما معمولا مرخصی هامون رو برای زمستون نگه میداشتیم تا وقتی هوای هلند بده سفر کنیم و بریم یه جای گرم اما امسال با توجه به مصائب کووید تابستون مرخصی گرفتیم. هفته اول خونه بودیم و کمی به کارهای خونه و نقاشی اتاق نشیمنمون پرداختیم و راه پله ها رو هم آماده نقاشی کردیم. هفته دوم اما یهو دل رو به دریا زده و به سمت کوههای آلپ در اتریش روندیم. روز شنبه یه آپارتمان در یه منطقه آروم و خوش آب و هوا رزرو کردیم و یکشنبه زدیم به جاده. برای مایی که خیلی اهل سفریم و از نوامبر گذشته هیچ جا نرفته بودیم دیگه زندگی داشت خیلی کسل کننده می شد. من اول مخالف سفر بودم اما الان خوشحالم که سفر کردیم. هلند و اتریش مناطق زرد هستند و میشه بینشون مسافرت کرد. درست اواسط سفرمون توی اپلیکیشن وزارت امور خارجه هلند خوندم که کسانی که از اسپانیا برمی گردند هلند باید ده روز خودشون رو قرنطینه کنند. خوشبختانه چنین تصمیمی برای مسافران اتریش و آلمان گرفته نشده. ما هم مسیرمون رو طولانیتر کردیم که از بلژیک نگذریم از بس که قوانین در مورد بلژیک از طرف هلند و خود بلژیک در حال تغییره.

نکته خیلی عجیبی که این روزها وجود داره اینه که کشورها حتی کشورهای محدوده اتحادیه اروپا نتونستن به یه توافق جامع در خصوص سفرها برسند مثلا انگلستان دو هفته پیش اعلام کرد که هرمسافری که از هلند و قسمتهایی از فرانسه و اسپانیا وارد انگلستان بشه باید دو هفته خودش رو قرنطینه بکنه اما چنین تصمیمی از سوی کشوری مثل هلند گرفته نشده! یا مثلا بلژیک برای چند روز قسمتی از سوئیس رو قرمز اعلام کرد و مردم حسابی سردرگم شده بودند.