یک هفته قبل از عید نوروز مسابقه نیمه ماراتن داشتم. خیلی خوب تمرین نکرده بودم اما بیشتر از یک سال بود که ورزش مداوم کرده بودم. از نتیجه راضی بودم و خوش گذشت.
درست یک هفته بعدش مامان اومد و الانم پیشمه تا یکشنبه که برگرده و دوباره علی بمونه و حوضش!
آخر هفته کلا لندن بودیم و به همراه دختر عموش که سالها اینجاست کمی از لندن و ویمبلدون رو گشتیم. موفق شدم نمایشگاه کاوه گلستان رو در تیت ببینم که واقعا ارزش داشت. دلم می خواد یه شب باهم بریم سینمای جدید شهر که خیلی خوبه.
کار هم حسابی سنگین شده و در طول روز متوجه گذر زمان نمی شم.