گل کو

گل کو می آید /گل کو می آید خنده به لب. / من ندارم سر یاس،/ زیر بی حوصلگی های شب، از دورادور/ ضرب آهسته پاهای کسی می آید.

گل کو

گل کو می آید /گل کو می آید خنده به لب. / من ندارم سر یاس،/ زیر بی حوصلگی های شب، از دورادور/ ضرب آهسته پاهای کسی می آید.

جایزه

مامان وقتی‌ میدید من با کوچکترین هدیه یا چیزی که برای خودم می‌خرم خیلی‌ کیف می‌کنم، میگفت: همیشه برای خودت هدیه های کوچک و خوب بخر و خودت رو خوشحال کن.

دوشنبه دوهفته قبل که از هلند میومدم، تو فرودگاه واسه خودم یه ماتیک خوشرنگ خیلی‌ خوب خریدم و به خودم گفتم: جایزه  که دختر خوبی‌ بودی و این همه وسیله بسته بندی کردی! وقتی‌ پولشو میدادم به خانم فروشنده گفتم: شروع هفته با ماتیک جدید! خندید و گفت: چی‌ از این بهتر؟

چند روزه که بسته‌های شکلات مگنوم تو رستوران شرکت می‌‌ فروشند . یکی‌ با طعم اسپرسو واسه فرزاد خریدم جایزه این که ‌ پسر خوبی‌ بوده و خیلی‌ کار‌های مربوط به اسباب‌کشی رو خودش انجام داده!

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد