گل کو

گل کو می آید /گل کو می آید خنده به لب. / من ندارم سر یاس،/ زیر بی حوصلگی های شب، از دورادور/ ضرب آهسته پاهای کسی می آید.

گل کو

گل کو می آید /گل کو می آید خنده به لب. / من ندارم سر یاس،/ زیر بی حوصلگی های شب، از دورادور/ ضرب آهسته پاهای کسی می آید.

  • داریم به آخر سال میلادی نزدیک میشیم و هر کسی‌ مشغوله. این هفته جلسه سنگین آخر سال پروژه‌ها رو با مدیران ارشد گروه بستنی و چای داشتیم که بر گذار شد و گذشت. کار من در جلسه دیجیتال ارائه شد. از نتیجه راضی‌ بودم ولی‌ میتونست همه چیز بین من و رئیس و مدیرم دوستانه تر پیش بره. منتها از خودم راضیم که جنگیدم و از حقم دفاع کردم.
  • سومین گزارش فنّی که امسال نوشته بودم امروز آنلاین شد و روی شبکه رفت. داده زیاد داشتم و می‌تونم دوتا دیگه هم بنویسم ولی‌ خیلی‌ مطمئن نیستم امسال این کار رو انجام بدم یا بذارم برای ژانویه که همه دارن از خواب تعطیلات بیدار میشن.
  • لورنا اینقدر از فسنجون خوشش میاد و برای بقیه دخترا تعریف کرده بود که تصمیم گرفتم یه شب همشون رو به صرف فسنجون دعوت کنم. چهارشنبه این کار رو انجام دادم چون واقعا آخر هفته هر کس یه کاری داره و دلم نمی‌خواست یه شنبه کامل خودمو صرف پخت و پز کنم. شام خیلی‌ خوب برگزار شد و دو تا کیک خونگی هم داشتیم به مناسبت تولّد لورنا. ماری انزا هم با پسر ۴ ماهه ش فرانچسکو اومده بود که حسابی‌ گل مجلس بود.
  • یه کافه تریا فرانسوی پیدا کردم که نونها و شیرینی‌ هاش عالی‌ هستند. شنبه پیش هم صبحونه و هم ناهار رو اونجا خوردم. فکر کنم فردا هم کم کم واسه قهوه و شیرینی‌ سری بهشون بزنم و یه باگت ازشون بخرم.

  • مورد آخر هم مربوط میشه به مهمونی‌ کریسمس امسال که همه براش هیجان زده هستند. تم‌ مهمونی‌ بازگشت به گذشته هست.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد