گل کو

گل کو می آید /گل کو می آید خنده به لب. / من ندارم سر یاس،/ زیر بی حوصلگی های شب، از دورادور/ ضرب آهسته پاهای کسی می آید.

گل کو

گل کو می آید /گل کو می آید خنده به لب. / من ندارم سر یاس،/ زیر بی حوصلگی های شب، از دورادور/ ضرب آهسته پاهای کسی می آید.

درد بی‌ درمان

اندوه از دست دادن پدر، مادر و فرزند قابل مقایسه با هیچ دردی نیست. دردش رو فقط اونهایی می‌فهمند که تجربه کرده اند. وقتی‌ آخرین مهمونهای شب هفت رفتند، برگشتیم توی خونه و در رو بستیم، فضا خیلی‌ غریب و مغموم بود. برادر کوچکتر فرزاد رفت تو اتاقش، فرزاد هم پشت سرش و خیلی‌ گریه کردند: جای خالی‌ مادرشون برای همیشه آزارشون میده این رو مطمئنم...

نظرات 1 + ارسال نظر
یک بنی دوشنبه 20 شهریور 1396 ساعت 19:02

تسلیت می گم بهتون. خدا رحمتشون کنه و به شما و فرزاد صبر بده.
واقعا سخته :((

merci! khoda pedar va madar e shoma ro ham rahmat koneh

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد