گل کو

گل کو می آید /گل کو می آید خنده به لب. / من ندارم سر یاس،/ زیر بی حوصلگی های شب، از دورادور/ ضرب آهسته پاهای کسی می آید.

گل کو

گل کو می آید /گل کو می آید خنده به لب. / من ندارم سر یاس،/ زیر بی حوصلگی های شب، از دورادور/ ضرب آهسته پاهای کسی می آید.

روزمره

چقدر زمان داره زود می‌گذره! اولین ماه سال میلادی تموم شد و هفته دیگه یک سال میشه که من اومدم انگلستان!!! پریشب کاغذی که روش کارهای دلخواه امسالم و انتظاراتم از خودم رو  نوشته بودم زدم رو دیوار آشپزخونه درست بالای اجاق گاز.یادم اومد که به اندازه کافی‌ فیلم ندیدم! آخرین فیلم هم که تو هواپیما تماشا می‌کردم نصفه رها کرده بودم چون داستان در مورد یه استاد دانشگاه بود که آلزایمر میگیره و ما به اندازه کافی‌ درگیر این ماجرا هستیم.

تند تند دنبال فیلم گشتم تو نت‌فلیکس و خلاصه آخر هفته دو تا فیلم دیدم. اولیش با بازی‌ جولیا روبرت خیلی‌ کش دار بود و دیگری دومین قسمت از سری فیلمهای گرگ و میش. اولین کتاب سری گرگ و میش رو چند سال پیش همون اوایلی که اومده بودیم هلند نصفه نیمه خوندم و فیلم آخرش رو هم رفتم سینما دیدم. فیلم‌ها بیشتر به درد نوجوان‌ها میخوره و البته طرفداران فیلمهای فانتزی. میدونم تهش چی‌ میشه اما برام جالبه قسمت سوم رو هم ببینم.

مامان برام خلاصهٔ‌ کتاب هفت عادت مردمان مؤثر رو فرستاده و ته ایمیل توصیه استادشون رو که : یک دفترچه بردارید و در طول روز مواردی که باعث ناراحتیتون می‌شه رو بنویسید. شب یادداشت‌هاتون رو بخونید و ببینید ارزش اذیت شدن داشتند یا نه؟ خودش یک بار امتحان کرده و وقتی‌ خونده عصبانیتش از بین رفته و دیده اصلا ارزش ناراحت شدن نداشته. باید توصیش رو امتحان کنم میتونه مؤثر باشه!

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد