گل کو

گل کو می آید /گل کو می آید خنده به لب. / من ندارم سر یاس،/ زیر بی حوصلگی های شب، از دورادور/ ضرب آهسته پاهای کسی می آید.

گل کو

گل کو می آید /گل کو می آید خنده به لب. / من ندارم سر یاس،/ زیر بی حوصلگی های شب، از دورادور/ ضرب آهسته پاهای کسی می آید.

انرژی

خیلی‌ زیاد به انرژی بین آدمها اعتقاد دارم. به عقب که برمیگردم گاهی‌ به تلاشم در برقراری رابطه با آدمهایی که هم فرکانس من نبودند لبخند میزنم و گاهی‌ تاسف میخورم. در آخرین سالهای دهه سی‌ عمرم که قاعدتاً باید عاقل تر شده باشم، بیشتر به این انرژی‌ها و خط کشی‌‌ها در روابط دقت می‌کنم. زیباترین و پر ‌‌ارزشترین لحظه‌های عمرم رو در محیط کار میگذرونم. تازگیها به این نتیجه رسیده‌ام که اگه از ۴۰۰۰ همکار، ۴ نفر هم فرکانس من باشند برام کافیه. این دسته از اطرافیان اونقدر بهم نیرو میدن که سر حالم میآره. پس باید سعی‌ کنم بجای گیر کردن تو انرژی‌های منفی‌ آدمها سریع سوئیچ کنم به کارهایی که خوشحالم میکنه و بهم انرژی میده. جدیداً پیاده روی ظهرگاهی رو تو برنامه آوردم و حسابی‌ از ارتباط برقرار کردن با طبیعت لذت میبرم. اغلب هم یکی‌ از همکارهام پایه است و مرتب سعی‌ می‌کنیم که اصلا از کار صحبت نکنیم.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد