گل کو

گل کو می آید /گل کو می آید خنده به لب. / من ندارم سر یاس،/ زیر بی حوصلگی های شب، از دورادور/ ضرب آهسته پاهای کسی می آید.

گل کو

گل کو می آید /گل کو می آید خنده به لب. / من ندارم سر یاس،/ زیر بی حوصلگی های شب، از دورادور/ ضرب آهسته پاهای کسی می آید.

دل گرمی

رفته بودم دانشگاه بیرمنگهام. دپارتمان مهندسی‌ شیمی‌ هر سال یک کنفرانس داخلی‌  برای دانشجویان دکترای مهندسی‌ شیمی‌ برگزار میکنه و تنها مدعوین خارجی‌ همکاران پروژه‌ها از صنعت هستند. بعد از تمام شدن ارائه‌ها با یکی‌ از اساتید که سالها در یونیلیور کار میکرد گپ میزدم. میا‌‌ن گفتگو گفت: من میدونم چقدر کار کردن در محیط‌های کاملا مردانه برای تو و امثال تو سخت است!

از این که بالاخره یکی‌ از آن‌ بالا بالاها سختی‌ کار ما رو درک کرده بود خیلی‌ دلم گرم شد. همین!

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد